درود و سلام پس از زمان طولانی دوباره تصمیم به نوشتن گرفتم. با همه درگیری ها هنوز موضوعاتی در ذهنم پدیدار میشه که شایسته نوشتن می دونم ولی به دلیل بی حوصلگی، یا بی انگیزگی یا درگیری های روزمره یا فراموش می شوند یا واژگانی که در ذهن من ساخته شده اند و گویای خواست من است را فراموش می کنم.

اما اکنون با توجه به انتخابات یا گزینش رئیس جمهور محترم آینده پس از شهادت مظلوم ترین رئیس جمهور چند دهه گذشته (بنا به سن خودم) با نگاهی به گذشته و اتفاقات آن دیدگاهی را میخواهم با شما به اشتراک بگذارم.

پاکسازی روح سیاسی و اجتماعی ایران! بله پاک سازی شاید این واژه را در چند سال گذشته بارها شنیده باشید و یا عبارت مشهور حجامت نظام که با تعبیر از حذف کسانیکه در بدنه نظام ورود کرده اند شنیده اید.

باید پذیرفت که این ایده از یک معلول درست ریشه گرفته و لازم الست. حتی اگر مدارا ترین رئیس جمهور، حاکم شود و یا اینکه نظام در ساختار خود بازنگری کند باز چیزی تغییر نخواهد کرد. مثال رنگ کردن سطلی است که سوراخش پیدا نشده است. بهترین سیستم هم اگر توسط یک کاربر، داده های نادرست وارد آن شود نادرست کار خواهد کرد.

آیا عبارت حجامت نظام درست است؟ بگذارید به طور مطلق نپذیریم. نگاهی به ساختار سیاسی نظام کنیم. شاید کمتر حکومتی این میزان شورا جهت بررسی قوانین و حفظ آرمان و یا اجرای قوانین و مدیریت کشور داشته باشد. و حتی اگر لازم باشد می تواند خود ساختار حکومت را با تصویب مجلس شورای اسلامی یا حتی خود مجلس و همگی در چارچوب اصول نظام که مرز تفاوت آن با سایر حکومت های گذشته ،کنونی و شاید آینده است، تغییر دهد.

بگذارید مانند بیشتر نوشتار های خودم کوتاه کنم و برگردم به واژه ریشه. چه انکار کنند و چه انکار نکنند، همه میدانیم در جمهوری اسلامی احزاب هر چند در کلیت مطیع و فرمانبدار قوانین کشور هستند و در شیوه برخورد با مسایل با یکدیگر روبرو هم هستند. هر کدام بنا به نزدیکی نگاه حزب، افرادی را پیرامون خود می کشند یا بیرون می کنند.

این افراد با پشتیبانی و رابطه ها که بر پایه شناخت شکل می‌گیرد به اینجا می رسد که فردی دارای جایگاه هایی به صورت پله و پله ای در حاکمیت جایگاه می‌گیرد. هر اندازه یک فرد دیدگاه مستقل یا ما بین وجود داشته باشد این نگرش آن مجموعه است که چه کسی را بال و پر بدهد.

از این رو بسیاری با توجه به انگیزه های گوناگون تلاش می کنند با افراد فعال ارتباط بگیرند و ارتقا یابند.

این یک برداشت کلی بوده است ونه اینکه همه صرفا به این روش درون ساختار شده اند. بر پایه چنین دیدگاهی باید گفت که در واقعیت حجامت نظام نه از سر که باید از ریشه باشد که پایین به بالا جریان دارد و جریان سازی صورت می گیرد. این احزاب هستند که باید ابتدا در جهت منافع کشور، ایران و حتی خود دست به پاکسازی و گوشه نشینی افراطیون و کجرو های خود کنند.

کسانیکه با پرچم اصلاح طلبی و اصول گرایی تلاش بر جلب نظر مردم به سمت خود و هدایت افکار طرفداران یک حزب به سمت سلیقه شخصی و یا گروهی محدود می‌کنند. این افراد بسیار هوشمندانه برای مهندسی اجتماعی تلاش می‌نمایند و در زمان های دلخواه با نیت های گوناگون تلاش بر سلیقه سازی جامعه می‌کنند. که حتی باعث این خواهد شد که افکار و سلایق شکل گرفته در میان طرفداران یک حذب روی دولت حاکم مربوط به حزب تاثیر گذار بوده و دولت به جهت رضایت دست به کار شود.

طی سال های گوناگون ما نمونه های بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی را مشاهده کردیم که به تیزی و تندی گفته هایی را مطرح می کنند و خود را یکی از نخبگان حزب نشان می دهند و باعث دردسر وافزایش تنش ها می شوند.

پیشنهاد من این است که بزرگان و ریش سفیدان تلاش کنند تا برای ایران آغاز به پاکسازی احزاب نمایند. با این کار هزینه های اجتماعی آینده برای هر دولتی در جهت اجرا و همراه سازی جامعه هموار خواهد شد و به جای اینکه دولت ریشه گرفته از یک حزب از افکار گروهی افراطی در هر طرف تاثیر بگیرند این دولت وقت هست که بر حزب خود تاثیرگذار خواهد بود و میزان موفقیت در وظایف را شاهد خواهیم بود.

شاید پیش از این برخی سیاسیون که دفاتر مختلف حزبی با نام های گوناگون ساختند از روی همین شناخت نسبت به وضعیت احزاب باشند تا از فضای افراطی شکل گرفته دور بمانند.

By Saeb Khanzadeh

Programmer and Computer Engineer