سلام در این نوشتار تلاش دارم نقدی سازنده و به دور از تعصب یا بدبینی نگاهی کوتاه به شبکه و وضعیت اینترنت در حاشیه آشوب های شهریور و مهر ۱۴۰۱ بپردازم. نگاه بیرون از یک گروه سبب می شود چیز هایی که از چشمان دست اندر کاران پنهان است پیدا شوند. سنگینی نقد و یا پدیدار شدن یک عیب همیشه وجود دارد ولی هرچه پخته تر شویم بیشتر پذیرا نقد خواهیم شد و رفته رفته عیوب کاهش می یابد.
نقد یک: اینترنت ملی و IP های ملی ای که باز نمی شوند.
چطور یک شبکه ای را شبکه ملی اطلاعات بنامیم در حالیکه دسترسی داخلی آن شبکه مشکل دارد. اولین چیزی که همه انتظار دارند این است که در داخل شبکه ملی اطلاعات و اینترنت ملی، IP های ایرانی به خوبی و با سرعت بالاتر از بین الملل باز شوند(وعده ای که همیشه سر زبان مدیران بالادستی است).
مورد دیگر چرا هیچ مرجعی اعلام نمی کند عدم دسترسی به یک سایت ایرانی یا در چارچوب شبکه ملی اطلاعات را می بایست از فلان تارنما یا سامانه پیگیری کرد، در شبکه ای ملی انتظار می رود دسترسی به سایت با آی پی های ایران ۹۹.۹ درصدی باشند ولی گویا در این مورد سلیقگی وجود دارد. شبکه های اجتماعی ای مانند غدیرنا لبنان و عراقیون می توانستند در این شرایط آزاد باشند باید برای اینچنین موارد رویکردی درست و منطقی داشت و حتی راهکاری برای وبمستران غیر ایرانیِ خواستار فعالیت در ایران طبق سیاست های کشور را سهولت بخشید و حتی مشوق هایی قرار داد. شرکت هایی مانند متا (مالک اینستاگرام) نیز باید از چنین درگاه یکتایی بهره ببرند و از چنین دروازه ای درخواست های خود را ثبت کنند.
در این باره می شود چنین پیشنهادی داشت، برای دسترسی سایت ها بسته به نوع درخواست سطح بندی ای داشت.
سطح ملی:
دارای CDN، IP یا درگاه پرداخت ایرانی. هدف: دسترسی نهایی عدم قطعی نشانی های معرفی شده در سطح اینترنت ملی.
سطح میانه:
دارای CDN یا درگاه پرداخت ایرانی. هدف: دسترسی اداری و مالی، پیگیری های حقوقی برخورداری از عدم قطعی در مرحله محدودیت در دسترسی به اینترنت بین الملل (نه قطعی)
سطح بین الملل:
دارای تابعیت ایرانی یا دفتر نمایندگی یا رابط اداری. هدف: دسترسی اداری طرفین برای مکاتبات رسمی. ولی در هنگام وضعیت قطعی مانند سطح عمومی قطع می شوند
سطح عمومی:
پیش فرض. هدف از این سطح دارا بودن مدیر و دسترسی به پنل و آشنایی با شرایط و سیاست های حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران درباره اینترنت و در صورت لزوم انتقال اخطار ها و شکایات.
نقد دو: رنگ و وارنگ از همه رنگ
شوربختانه دسترسی به تارنما ها در ارایه دهندگان اینترنت هم عجیب و غریب هستند، دسترسی به یک سایت در شبکه موبایل امکان پذیر و در شبکه اینترنت ADSL دیگر غیر ممکن است یا در یک خدمات دهنده ADSL در دسترس و در دیگری نه. شوربخانه این موارد در شرایط عادی نیز بود ولی در چنین زمان هایی چندین برابر شد.
نقد سه: دسترسی و نبود دسترسی گاه و بی گاه
سایتی تا دیروز باز می شد ولی در روز دیگر دسترسی ای نبود. از همه بدتر اینکه اگر این سایت ها مربوط به کسب و کار ها و ارایه دهندگان خدمات و فروش باشند، و صد البته نشان ای نماد هم داشته باشند یک عیب بسیار بزرگ خواهد بود. در چنین مواردی یک DNS ملی شاید راهکاری مناسب و موقتی خوبی برای کاربران عمومی باشد. هرچند که توسعه دهندگان و مدیران سایت ها و شبکه های کسب و کار نیاز دارند دسترسی را از همه DNS ها داشته باشند.
در نگاهی بد بینانه باید گفت این موضوعات بیشتر به شبکه تخریب منافع ملی شبیه است تا در جهت منافع ملی.
نقد چهار: این نگرانی پا برجاست
نگرانی از اینکه اگر دوباره اینترنت بین الملل آزاد شود همه این ایرادات فراموش میشوند و دوباره سر هر رخدادی کسب و کار های ایرانی ضرر می کنند.
اما در چنین شرایطی تهدید پیام رسان های ایرانی چیزی جز خود زنی و کاهش اعتماد به نفس و افزایش ترس از آزادی عمل در جهت اعتماد سازی چه معنایی دارد؟
گردو ما مغز داشت!
ولی گل این جریانات نمره بسیار بالای جستجوگر گردو است، در این جریان ها، جستجوگر گردو واقعا به مراتب بهتر از هم آورد های خودش کار کرد ولی متاسفانه، پارسیجو گویا فراموش شده. پارسیجو زیبا و دلنشین حتی در دسترس نیست و تنها بخش خبر آن کار می کند. به شخصه من از پارسیجو تجربه مثبتی داشتم برای زمانیکه هیچ یک از جستجوگر ها حتی گوگل نتیجه مورد نظر من را نداد و سایتی که میخواستم را پیدا نکردم این جستجوگر ایرانی پیدا کرد.
اما یک پیشنهاد:
نقدی به سرویس های تبلیغاتی اینترنتی وجود دارد، عموم این سرویس ها مربوط به شرکت هایی است که در تحریم ها شرکت ها و کاربران ایرانی و به ویژه توسعه دهندگان ایرانی همکاری دارند و برای اهداف تبلیغاتی اطلاعاتی را جمع آوری می کنند.
در این جریان شاهد این هستیم که شرکت های ایرانی هزینه های بالایی را برای نمایش آگهی های خود در این شبکه ها می پردازند. که روشن است پولی که پرداخته می شود به ارز کشور دیگری تبدیل می شود.
به طبع نادیده گرفتن این شبکه های تبلیغاتی کار نادرستی است. پیشنهادی که می شود در این باره داشت این است که سیستم تبلیغات این شرکت ها به یک سرویس ایرانی به صورت خودکار هدایت گردد.
به این صورت که، وزارت ارتباطات مزایده ای بگذارد به صورت سالانه از میان شرکت هایی که خواستار نمایش شبکه تبلیغات آنها به جای سرویس هایی مانند گوگل ادز هستند، برگزار کند و یکی برگزیده شود، تبلیغات این شرکت تا پایان دوره قرارداد جایگزین شبکه های تبلیغاتی غیر مجاز گردد.
شرکت هایی که نه تمایل به حضور در ایران دارند و نه رفتار دوستانه ای با کاربران ایرانی ولی در هنگامه محدودیت های نا عادلانه در صف اول هستند، باید دسترسی حداقلی به داده ها و منابع مالی ایرانی داشته باشند.
اینترنت یعنی بین المللی
باید پذیرفت مدیریت اینترنت یک اصل است ولی محدودیت هیچ جایگاهی ندارد. اگر از نگاه اسلامی هم بنگریم خداوند و پیامبر بارها درباره سفر، تفکر و تحقیق سخن گفتند. در عصری که اینترنت حاوی مجموعه از کاربران است و دارای منابع علمی و اقتصادی است هر گونه برخورد محدود کننده یک ضربه ای به جامعه ایرانیست. پس محدود سازی هیچ جایگاهی در دکترین اسلامی و به ویژه شیعه ندارد. باید آگاهانه و گام به گام حقوق مادی و معنوی چندین ساله ضایع شده ایران را پس گرفت و پاسداری کرد. چه از نظر سیاسی چه از نظر اقتصادی.
در این میان تنها امیدوارم حاکمیت به این نتیجه برسد که واتساپ را از محدودیت بیرون آورد یا حداقل یک پیام رسان غیر ایرانی در شبکه اینترنت ایران به صورت قانونی فعالیت کند. لزوم یک پیام رسان غیر ایرانی که همه مردم دنیا به آن دسترسی داشته باشند از مواردی است که اقشاری خاص مانند دانشجویان، تجار، دانشگاهیان و … به آن نیاز دارند و نمی شود منکر آن شد. تر و خشک نباید در این باره بسوزند. ناخرسندم که بگویم شرایط جوری نیست که پیام رسان های ایرانی به آسانی به کاربران بیرون از ایران دسترسی بدهند به چند دلیل:
- حاکمیت شفافیت و آزادی معقولی به پیام رسان ها در جهت توسعه به سمت بازار بین الملل مشخص نکرده و همیشه تهدید کرده است.
- دسترسی شرکت های ایرانی به دلیل تحریم به برخی خدمات سخت و هزینه بردار است.
- طبق تفکر برخی جریانت فرهنگی عموما ورود به این فضا را با ریسک بازخورد بد برای آن پیام رسان یا شبکه اجتماعی روبرو خواهد کرد.
استارلینک؛ عدو شود سبب خیر اگر خداخواهی
شاید در هر نبردی وجود آسیب انکار ناپذیر است ولی یک فرمانده و مدیر خوب تلاش در مدیریت شرایط می کند و از ورود فناوری های نو دوری نمی کند. حالا که خود آنها با هزینه خودشان هدیه می دهند. اما در این مسایل سه مساله نباید نادیده گرفته شود در انجام کار ها تردید و حیرانی نباید باشد، باعث اختلاف و دودستگی نشود، کمترین بهانه برای ایجاد جنگ روانی به دشمن داده شود. برای استارلینک یا هر فناوری نوظهوری می بایست آماده پذیرش آن بود.
پس از سرمایه گذاری در امر آموزش یکی از مواردی که می بایست روی آن دقت و تمرکز داشت کارهای تحقیقاتی هدفمند است. از هم اکنون می بایست کار های تحقیقاتی و تیم های تحقیقاتی بر روی استارلینک، فناوری و نمونه سازی آن آغاز کرد.
دیگه راحت تر می شود به جای مسنجر گفت پیام رسان
شاید چند سال پیش زمانیکه از بومی بودن پیام رسان ها سخن گفته می شد درباره یک جریان جوان گفتگو می کردیم ولی این جریان جوان به پختگی رسیده است. مدیران و توسعه دهندگان نمایش بهتری نسبت به تجربه پیش داشتند، صد البته مانند آبان ۹۸ فشار و حجم ورود کاربران را تجربه نکردیم. شنیده می شد که اینترنت بین الملل قطع است ولی این را مردم عادی که اینستاگرام و واتساپ و تلگرام همه دنیای آنها را تشکیل می داد می گفتند. این هم خود یک نشانه از تفاوت ها بین یک کاربر آگاه با یک کاربر مصرف کننده است.
با سپاس از زمانیکه برای خواندن این نوشتار صرف نمودید، امید که سودمند و کاربردی بوده باشد.